English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7377 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kermesse U مسابقه دوچرخه سواری 3 تا5 مایل در شهر و خارج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stage race U مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
point race U مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
italian pursuit U مسابقه تعقیبی تیمی دوچرخه سواری از 2 تا 5 نفر
madison U مسابقه دوچرخه سواری استقامت 6 روزه بین 2 تیم
pursuit U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
pursuits U مسابقه دوچرخه سواری انفرادی یا تیمی تعقیبی بازمانگیری
miss and out U مسابقه دوچرخه سواری بین 3 نفر یا بیشتر که نفر اخرحذف میشود
sag wagon U وسیله نقلیه که به دنبال دوچرخه سواران در جاده حرکت میکند تا کسانی را که از مسابقه خارج می شوندسوار کند
bell lap U زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
cycling U دوچرخه سواری
to go by bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycle path U مسیر دوچرخه سواری
to ride a bicycle U دوچرخه سواری کردن
bicycles U دوچرخه سواری کردن
velodrome U پیست دوچرخه سواری
bicycle U دوچرخه سواری کردن
to bike U دوچرخه سواری کردن [اصطلاح روزمره]
banking track U انحنای پیست دوچرخه سواری بطرف داخل
cyclo cross U مسابقه دوچرخه درمسیرهای شیبدار و ناهموار
rodeo U مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
eventing U انواع مسابقه اسب سواری
rodeos U مسابقه سواری اسب یا گاووحشی
banked track U پیست اتومبیلرانی با انحنای برجسته پیست انحناداربرجسته دوچرخه سواری
surf off U دور نهایی مسابقه موج سواری
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
off road racing U مسابقه موتورسیکلت رانی در زمینهای ناهمواربطول چند صد مایل
superspeedway U مسیر مسابقه معمولی 2 در5/2 مایل با کنارههای باشیب تند
widest U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wide U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
wider U تیر دوراز هدف خارج از مسیر مسابقه
bench by a back injury U خارج شدن از مسابقه وزنه برداری به علت اسیب دیدگی
tour de france U مسابقه تور دو فرانس بمسافت 0004 کیلومتر در12 روز که دوچرخه سواران از کشورهای فرانسه بلژیک اسپانیا ایتالیا المان و سویس می گذرند و از سال 3091پایه گذاری شده و اغلب مسیرکوهستانی است
pit U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
pits U منطقه خارج ازمسیر برای رسیدگی به انها که ضمن مسابقه اتومبیل رانی به کمک نیازدارند شکاف عمودی درکوه
skull practice U کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
sack race U مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
opener U مسابقه نخست ازدو مسابقه متوالی
selling plater U اسب مسابقه قابل خرید پس از مسابقه
out of bounds U خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
match play U مسابقه گلف بین دو نفر یا دوتیم مسابقه بولینگ بین دونفر
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
bike U دوچرخه
bikes U دوچرخه
bicycles U دوچرخه
carts U دوچرخه
cart U دوچرخه
carted U دوچرخه
carting U دوچرخه
bicycle دوچرخه
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
handle bar U دسته دوچرخه
tandem U دوچرخه دونفری
cyclist U دوچرخه سوار
push bike U دوچرخه پایی
two wheel tractor U تراکتور دوچرخه
caisson U ارابه دوچرخه
push bikes U دوچرخه پایی
tandems U دوچرخه دونفری
hansom U درشکه دوچرخه
bicycle U دوچرخه پایی
bicycles U دوچرخه پایی
cabriolet U درشکه دوچرخه
cyclists U دوچرخه سوار
cycle track U راه دوچرخه رو
bicycle pump U تلمبه دوچرخه
bicycle kick U پای دوچرخه
biker U دوچرخه سوار
bicycle path U راه دوچرخه رو
folding bicycle U دوچرخه تاشو
bicyclist U دوچرخه سوار
buglet U بوق دوچرخه
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
cartwright's shop U دوچرخه سازی
hansoms U درشکه دوچرخه
velocipede U دوچرخه پایی
bike U مخفف bicycle دوچرخه
bikes U مخفف bicycle دوچرخه
shay U درشکه دوچرخه دونفره
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
to walk a bicycle U دوچرخه را با دست بردن
wheelman U دوچرخه سوار شراعبان
full-suspension bike U دوچرخه کاملا معلق
wheelsman U دوچرخه سوار شراعبان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
motor paced U حرکت اتومبیل جلو دوچرخه
tilbury U درشکه روباز سبک دوچرخه
She wobbled on her bike. U او [زن] روی دوچرخه خود می لرزید.
peloton U گروه دوچرخه سواران جادهای
to hop on your bicycle U روی دوچرخه خود جهیدن
fixie bicycle [fixie , one-gear bike without brakes] U دوچرخه تک دنده [با چرخ آزاد]
trailers U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer U یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
ralliear U یکجور گردونه سبک دوچرخه وچهارنفری
It was wrong of you to take the bicycle . U کار غلطی کردی که دوچرخه را برداشتی
To dismount from a horse(bicycle). U از اسب ( دوچرخه وغیره ) پایین آمدن
I bought the bicycle on impulse . U یکدفعه زد بکله ام واین دوچرخه راخریدم
rides U سواری
Woman sitting on the man U کیر سواری
driving U سواری
ride U سواری
riding U سواری
fixed-gear bicycle U دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
I'm saving up for a new bike. U من برای یک دوچرخه جدید صرفه جویی می کنم.
He fell off his bike and bruised his knee. U او [مرد] از دوچرخه افتاد و زانویش کوفته [کبود] شد.
to take a drive U سواری کردن
jockeying U اسب سواری
surf U موج سواری
top boot U چکمه سواری
roadsters U اسب سواری
jumble U سواری کردن
roadster U اسب سواری
jumbled U سواری کردن
to take a ride U سواری کردن
jumbling U سواری کردن
hackney U اسب سواری
jumbles U سواری کردن
troopers U اسب سواری
equitation U هنراسب سواری
trooper U اسب سواری
surfriding U موج سواری
skim boarding U موج سواری
amaxophobia U سواری هراسی
horsemanship U اسب سواری
hacking jackets U کت اسب سواری
hacking jacket U کت اسب سواری
surfing U موج سواری
saddler U اسب سواری
autos U ماشین سواری
motorcar U خودرو سواری
saddle U سواری کردن
saddle horse U اسب سواری
auto U ماشین سواری
manege U اسب سواری
saddled U سواری کردن
passenger car U اتومبیل سواری
passenger car trailer U تریلرخودروی سواری
saddles U سواری کردن
surf riding U موج سواری
burn off U خسته کردن رقیب باگرفتن سرعت اولیه دوچرخه
riding habits U جامه سواری زنانه
motor road U جاده موتور سواری
surfmanship U مهارت در موج سواری
drives U سواری کردن کوبیدن
troopers U اسب سواری نظامی
drives U رانش سواری دوندگی
equestrian U مربوط به اسب سواری
sailable U قابل سواری دردریا
drive U سواری کردن کوبیدن
drive U رانش سواری دوندگی
outride U در سواری پیش افتادن از
riding habit U جامه سواری زنانه
trooper U اسب سواری نظامی
nags U اسب کوچک سواری
nagged U اسب کوچک سواری
nag U اسب کوچک سواری
to give somebody a lift U به کسی سواری دادن
cavalcade U سواری گردش سواره
harness horse U اسب سواری یا بارکش
to learn to ride U سواری یاد گرفتن
to give somebody a ride U به کسی سواری دادن
jodhpur U شلوار چسبان سواری
joo choo seogi U ایستادن اسب سواری
hacking U اسب سواری تفریحی
manege U اموزشگاه اسب سواری
surfboard U تخته موج سواری
surfboards U تخته موج سواری
habit U لباس سواری زنانه
cavalcades U سواری گردش سواره
habits U لباس سواری زنانه
dragway U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragstrip U مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
golf cart U گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dog cart U یکجورگردونه دوچرخه که کرسیهای ان پشت بپشت گذاشته شده وبرای
quadrangular meet U مسابقه شنای دورهای بین 4تیم مسابقه دورهای بین 4تیم با محاسبه مجموع امتیازهای فردی
barge U تخته بزرگ موج سواری
wake surfing U موج سواری بدنبال قایق
barged U تخته بزرگ موج سواری
ap joo choom U ایستادن اسب سواری بجلو
stick U تخته موج سواری شلاق
ride [American E] U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
lift U سواری [گردشگری] [خودرو رانی]
equitation U هنر سواری و مهار اسب
malibu U تخته فایبرگلاس موج سواری
hotdogging board U تخته کوتاه موج سواری
windsurfing U موج سواری با تخته و بادبان
freestyle U موج سواری بامانور ازاد
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
to get a ride with somebody U سواری گرفتن از کسی [در خودرو]
barges U تخته بزرگ موج سواری
Recent search history Forum search
2off-season
1How to work out when you totally don't want to?
2purchase off the registry
2purchase off the registry
1شركت در مسابقه
1recreationist
1playing the game در مورد انجام ورزش چه معنی میدهد
0عشق تنها چیزی هست که اگر واقعی شو بدست بیاری
0نحوه کار با نرم افزار waze
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com